بهترين انيميشنهاي کوتاه تاريخ (8)
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۹۰۱۳۱۱
خبرگزاري آريا - برترين ها - احسان درخشنده:
شناسنامهي اثر
نام انگليسي: The Monk and the Fishکشور توليدکننده: فرانسهشرکت توليدکننده: فوليماژ (Folimage)کارگردان: ميشائيل دودوک دِ ويت (Michaël Dudok de Wit)سال توليد: 1994 ميلاديمدت زمان: 6 دقيقهژانر: کمدي، معناگرا
خلاصه داستان
انيميشن کوتاه «راهب و ماهي» روايتگر سرگشتگي يک راهب است که براي صيد يک ماهي دست به هر کاري ميزند اما سرانجام.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جوايز و افتخارات شاخص
- نامزد کسب جايزه از «جشنوارهي اسکار» (Academy Awards) در بخش «بهترين انيميشن کوتاه» / سال 1995 ميلادي
- برندهي «جايزهي سزار» (César Award) در بخش «بهترين فيلم کوتاه» / سال 1996 ميلادي
- برندهي جايزه از «جشنوارهي بينالمللي انيميشن هيروشيما» (Hiroshima International Animation Festival) / سال 1996 ميلادي
دربارهي اثر
در عالَم طبيعت گاه پيش ميآيد که جاي صياد و صيد با هم عوض ميشود. يعني چه؟ يعني صيادي که قصد شکارِ يک صيد را دارد، گاهاً خود اسير صيد ميگردد و حتي جان خود را در اين راه از دست ميدهد. در انيميشن «راهب و ماهي» ما درست با همين قضيه روبرو هستيم؛ البته صياد ما به شيوهي فيزيکي اسير صيد نميشود؛ جنس اسارت او به گونهاي ديگر است.
در نزديکي يک صومعه برکهاي وجود دارد که آب آن از طريق آبراهههاي گوناگون به جاهاي مختلف منتقل ميشود و سايرين از اين آب بهرهمند ميگردند. روزي از روزها، راهبي در کنار برکه به تماشاي منظره مشغول است که در همين حين، سر و کلهي يک ماهي سرزنده و بازيگوش پيدا ميشود. از آنجايي که پيشتر در آن برکه هيچ ماهياي مشاهده نشده بود، راهب عزم خود را جزم ميکند که ماهي را شکار کند. او براي رسيدن به مقصود خود راههاي گوناگون را ميآزمايد؛ از قلاب ماهيگيري گرفته تا تور ماهيگيري؛ اما تلاشهاي او هر بار بيثمر ميماند.
راهب که در ابتدا به قصد تَفَنّن عزم شکار ماهي را داشت، با گذرِ زمان اين مسئله را بسيار مهمتر از يک تفريح قلمداد ميکند. ذهن او به قدري درگيرِ شکار ماهي ميگردد که حتي از خواب و زندگي باز ميماند. اما اين ماهي مگر چه ماهيتي دارد که راهب را تا اين اندازه به خود جذب کرده است؟
در نگاه عادي، ماهي هيچ ويژگي خاصي ندارد؛ با يک ماهي کاملاً معمولي طرف هستيم که نه رنگ و لعاب خاصي دارد و نه ظاهر زيبا و دلفريب. پس چه چيز سبب کشش غيرعادي راهب به سمت ماهي است؟ همين پرسشِ به ظاهر ساده، رفته رفته نگرش راهب را به زندگي عوض ميکند و او را با ابعاد جديدي از عالَم هستي آشنا ميسازد.
راهب که در ابتدا تنها در پي شکار ماهي بود، کم کم با ماهي اُنس ميگيرد؛ با ماهي همراه ميشود؛ به دنياي ماهي ورود پيدا ميکند؛ و در نهايت، از گوشهاي از اسرار عالَم معنا سر در ميآورد. گويي ماهي نمادي از گوهر حقيقت است که آسان به دست نميآيد ولي وقتي کسي بر آن دستيابي پيدا کند، ديگر عالم مادي براي او هيچ ارزشي ندارد. اُنسِ راهب با ماهي تا بدانجا پيش ميرود که در انتهاي اثر ميّبينيم راهب با احترام براي ماهي در ميگشايد. و چه زيبا اثر به پايان ميرسد؛ راهب و ماهي، از دو دنياي کاملاً متفاوت، به يک دنياي مشترک وارد ميگردند؛ وصالِ راهب و ماهي، مثل وصال انسان به حقيقت است. چنان راهب و ماهي با هم در آميخته ميشوند که انگار ديگر با دو وجود مجزا سر و کار نداريم؛ بله، در پايان، راهب و ماهي هر دو يکي هستند.
نکتهي ديگري که در اثر به آن اشاره ميشود اين است که کشف حقيقت لياقت لازم دارد. آن طور که در تصاوير ميبينيم، هنگامي که راهب دوستانش را براي مشاهدهي ماهي و کمک براي به دام انداختن آن دعوت ميکند، هيچ کدام از آنها موفق به تماشاي ماهي نميشوند؛ آنها حرف راهب را باور نميکنند و نسبت به حقيقتِ وجودي ماهي بيتوجه و ناآگاهند. گويي تنها راهب به درجهاي از کمال رسيده که ميتواند ماهي را به چشم ببيند.
از داستانِ فوقالعاده زيبا و پُرمعناي انيميشن «راهب و ماهي» که بگذريم، بيانصافي است اگر اشارهاي به موسيقيِ دلنشينِ آن نکنيم. موسيقيِ اثر همه چيز در خود دارد؛ به موقع آرام و تأملبرانگيز است، به موقع پُرشور و هيجاني است و به موقع خُنثي و خاموش است. هماهنگيِ موسيقي با حرکات راهب و ضرباهنگ اتفاقات، يکي از شاخصههاي دوستداشتنيِ انيميشن «راهب و ماهي» است.
در پايان، بايد اشاره کنيم که باري ديگر با يک اثر درخشان از «ميشائيل دودوک دِ ويت» (يا به تلفظ ديگر «مايکل دودوک دِ ويت») روبرو هستيم. طبق معمول، اين کارگردان قصد ندارد با رنگ و لعاب، جلوههاي پيچيدهي تصويري و اِفِکتهاي صوتيِ آنچناني مخاطب را به خود جلب کند. او به شيوهي ساده، بيآلايش و صادقانهي خود به روايت داستان ميپردازد و به جاي اينکه بيننده را درگيرِ جذابيتهاي کاذب نمايد، او را به عالمِ درونيِ قصه فرو بُرده و به تأمل وا ميدارد. نظيرِ اين اتفاق را عيناً در يکي ديگر از آثار موفق اين کارگردان به نام «پدر و دختر» (Father and Daughter) نيز ميتوانيم مشاهده کنيم (انيميشن «پدر و دختر» در سومين شماره از سري مطالب «بهترين انيميشنهاي کوتاه تاريخ» مورد بررسي قرار گرفته و در همين سايت «برترينها» قابل دسترسي است). اين ويژگيِ مشترک ميتواند نشاندهندهي اين باشد که دودودک دِ ويت کارگرداني صاحبِ سبک و بينش خاص است؛ سبک و بينشي که مخاطبِ آگاه به خوبي با آن ارتباط برقرار ميکند. جداي از مخاطبان، منتقدان و کارشناسان نيز نگاهي مطلوب به آثار اين کارگردان دارند؛ کسب افتخارات و جوايز فراوان از جشنوارههايِ گوناگونِ بينالمللي، گواه اين مدعاست.
در صورت پخش نشدن ويدئو بر روي تصوير زير کليک کنيد.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۹۰۱۳۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انیمیشنهایی متفاوت برای بزرگترها ؛ انیمیشنهایی مفرح برای بچهها
همشهری آنلاین: چقدر طول کشید که از پیرمرد شجاع و وفادار و بامزه «آپ/ بالا» خوشتان بیاید و با او همدلی کنید؟ نوازنده شکستخورده انیمیشن «روح» که در زندگی نتوانسته دنبال رؤیای نوازندگیاش برود و تازه پس از مرگ در عالم ارواح شجاعت لازم را برای تغییر زندگیاش به دست میآورد، چقدر شما را به خطر کردن و پی رؤیاهایتان رفتن ترغیب کرده؟همین اواخر، انیمیشن معمولی «لئو» چقدر دیده شد و پیام ساده و عملیاش که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، به دلها نشست. ۸ انیمیشنی که در ادامه معرفی شده بخشی از خاطره چند نسل از دنیای انیمیشن است.
شرک (۲۰۰۱)کارگردان: اندرو آدامسون و ویکی جنسون
محصول: امریکا
یک شخصیت چطور وارد فرهنگ عامه ــ آنهم نه فقط فرهنگ عامه کشور سازنده بلکه فرهنگ عامه بسیاری از مردم در سرتاسر جهان ــ میشود، پاسخش شرک است. اگر شما کسی را به شرک تشبیه کنید بلافاصله مخاطب شما متوجه میشود که منظور شما چیست. شرک و دیگر شخصیتهای این انیمیشن دیدنی خیلی زود جای خود را در میان شخصیتهای ماندگار انیمیشن باز کردند. بچهها و بزرگترها به سرعت عاشق این موجود سبز گنده بداخلاق، اما مهربان و شجاع شدند و حالا سالهاست که تماشاگر دنبالههای آن هستند. حتی اگر دیگر انیمیشنی از شرک تولید نشود، شرک همیشه به حیات خود ادامه میدهد.
شرکت هیولاها (۲۰۰۱)کارگردان: پیتر داکتر
محصول: امریکا
در مانستروپولیس، هیولاها با ترساندن بچهها از صدای جیغ آنها انرژی تولید میکنند. اما کارخانه تولیدکننده جیغ بچه با مشکل تامین انرژی روبهرو است، چون کودکان دیگر مثل سابق نمیترسند. هیولاها از هر گونه تماس با بچهها مطلقا منع شدهاند، اما سالی و مایک، دو هیولای متخصص ترساندن بچهها، در اثر اشتباهی وارد دنیای بچهها میشوند و همهچیز به هم میریزد. در این بین سالی و مایک کشف میکنند که صدای خنده کودکان انرژی بیشتری تولید میکند. کمتر انیمیشنی به اندازه «شرکت هیولاها» در ترغیب آدمها در مواجهه با ترسهایشان که علت و اساسشان را هم نمیدانند موفق بوده است.
عصر یخبندان (۲۰۰۲)کارگردان: کریس وج
محصول: امریکا
حتی اگر فرنچایز «عصر یخبندان» را هم ندیده باشید، احتمالا آن سنجابی را که با چنگ و دندان برای حفظ دانه بلوطش خودش را به آبوآتش میزند و بلاهای زیادی سر خودش و دنیای اطرافش میآورد دیدهاید. یکی دیگر از انیمیشنهای ماندگار سالهای آغازین هزار سوم میلادی که تا همین امروز خاطره خوش آن در ذهن تماشاگرانش باقی مانده، «عصر یخبندان» است. داستانی درباره دوستی، مدارا، پذیرش تفاوتها و در عین حال احترام به محیط زیست با شخصیتهای دوستداشتنیای مثل مندی و سید که زوج ناجور اما جدانشدنیای هستند. درامی جادهای، اکشن و ماجراجویی که شوخیهای بامزهاش به حفظ قوام و انسجامش کمک زیادی کرده.
در جستوجوی نمو (۲۰۰۳)کارگردان: اندرو استنتون و لی آنکریچ
محصول: امریکا
درونمایه جستوجو در اغلب انیمیشنها قابل تشخیص است. انگار از روز اول که قرار بر پا گرفتن صنعت انیمیشن بوده، طالع شخصیتهای انیمیشن را با جستوجو و سفر نوشتهاند. سه مرحله کلی سفر قهرمان که به «جدایی» (سفر به دنیای ناشناختهها)، «تشرف» (ماجراجویی در دنیای ناشناختهها) و «بازگشت» (برگشت به دنیای عادی) قابل تقسیم است در این انیمیشن و بسیاری انیمیشنهای دیگر کاملا رعایت شده. اینجا سفر درونی با سفر بیرونی همراستا و همزمان شده و تماشاگر راحتتر میتواند تاثیر سفر در پخته شدن خام را دریابد. فیلم اکرانی بسیار موفق داشت و این موفقیت با ساخت دنباله «در جستوجوی دوری» تدوام یافت.
کورالاین (۲۰۰۹)کارگردان: هنری سلیک
محصول: امریکا
انیمیشن استاپ موشن را اصولا گرم و گیراتر از انیمیشن دوبعدی و سهبعدی میدانید یا نه؟ اگر فکر میکنید استاپ موشن فضایی صمیمی و دوستانه دارد، «کورالاین» حسابی غافلگیرتان میکند. اگر فکر میکنید که استاپ موشن اصولا فاقد صمیمت و جذابیت انیمیشنهای دوبعدی و سهبعدی است، باز هم «کورالاین» شما را متحیر میکند. شاید اگر تیتراژ این انیمیشن جذاب را نبینید، حدس بزنید که کارگردانش تیم برتون است که البته فانتزیهایش تاریکتر و دلهرهآورتر شده. «کورالاین» پاسخ به پرسشی کنجکاویبرانگیز ولی در عین حال ترسناک است که هر آدمی در بچگی با آن مواجه شده: اگر پدر و مادر آدم جوری دیگری بودند، چه میشد؟
مری و مکس (۲۰۰۹)کارگردان: آدام اِلیوت
محصول: امریکا
مری و مکس، دو آدم با دنیایی فاصله میانشان، دوست مکاتبهای هستند. مری که در استرالیا زندگی میکند و خانوادهای ازهمپاشیده دارد در هشتسالگی از سر اتفاق شروع به نامهنگاری میکند با مکس چهلوچهارساله چاق و مشکلدار در روابط اجتماعی. رابطه این دو به تدریج عمیقتر میشود و مثل هر رابطه دوستانه دیگری به مشکل میخورد. مری و مکس مستعدند که به تیرهروزیهای زندگی با شدت و حدت واکنش نشان دهند و همین ویژگی هم هست که برای تماشاگر ملموسشان میکند. انیمیشنی ماندگار با تکنیک استاپ موشن.
انومالیزا (۲۰۱۵)کارگردان: چارلی کافمن و دوک جانسون
محصول: امریکا
مردی میانسال به نام مایکل که متخصص خدمات مشتریان است برای سخنرانی در کنفرانسی وارد هتل فرگولی میشود. هتل فرگولی در ظاهر هیچ شباهتی به هتل اوِرلوک فیلم «درخشش» (۱۹۸۰) استنلی کوبریک ندارد که ساکنانش را به انزوا میکشاند، روحشان را با سیاهی تغذیه میکند و دست آخر باعث جنونشان میشود. در واقع فرگولی برای مایکل به مراتب بدتر از اورلوک است. در این هتل است که مایکل با خودش و زندگی پوچ و بیروحش مواجه میشود. این انیمیشن که با تکنیک استاپ موشن ساخته شده همان روح فیلمنامه مشهور «درخشش ابدی یک ذهن پاک» را دارد؛ غمگین و دریغخوار که با سردی رئالیستیاش برگشتناپذیر بودن زندگی را توی گوش مخاطب میزند و خوشبختانه پایانی نسبتا خوش دارد.
لاکپشت قرمز (۲۰۱۶)کارگردان: مایکل دودوک دی ویت
محصول: فرانسه و ژاپن
اگر در انیمیشن دنبال آواز و حرکات موزون و دیالوگهای بامزه هستید، این انیمیشن به هیچ وجه مناسب شما نیست. این انیمیشن بیکلام است و صدای طبیعت و موسیقی گوشنواز راوی آن. مردی که با جریان آب به جزیرهای متروک و دورافتاده آورده شده، تصمیم میگیرد با قایقی از جزیره بگریزد، اما لاکپشت قرمز عظیمالجثهای بزرگترین مانع بر سر راه او برای رهایی است. مرد برای بازگشت به اجتماع و خلاصی از طبیعت هرچه در توان دارد رو میکند، ما خلاصی واقعی او در صلحی است که با طبیعت نصیبش میشود. «لاکپشت قرمز» تماشاگرش را به فکر میاندازد که زندگی در طبیعت چه بهایی دارد.
کد خبر 848659 منبع: همشهری آنلاین برچسبها کارتون مجله انیمیشن پویا نمایی - انیمیشن